...Live inside of Mine


پست شده در Sunday, 14 Shahrivar 1400
views : ۲۰۹
Publish at : 10:30
Follow Me

شیطانی از جنس فرشتگان:)

𝑰𝒕'𝒔 𝑱𝒖𝒔𝒕 𝑻𝒉𝒆 𝑫𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 :)

 

فرشته ای با رگه های تاریکی دور و برش و بالهای سیاه توی کودوم جامعه جا داره؟

جامعه فرشته ها؟

جامعه شیاطین؟

خوب کسی که احتمالا از دو جامعه ترد شده توی این دنیا جایی داره؟

 

شب تاریک زمستونی درحال سپری شدن بود..

مهم نبود چقدر تلاش میکرد،‌در طول روز باید توی سفیدی برفها رگه های مشکی بالهاشو پنهان میکرد و در طول شب داخل سیاهی شب رگه های سفید بالش رو

با خودش فکر کرد

"هوم.. مشکل چیه؟ من کسیم که نباید وجود داشته باشه، ولی حالا داره،‌کسی که ترکیبی از دو نژاد و دو دشمنه، اما هنوز نابود نشده"

سرشو پایین انداخت و اروم گفت: چرا اصا من وجود دارم:)؟

به راهش ادامه داد تا به ساحل رسید، صدای موج گوش ها و باد موهاشو نوازش میداد.

حس میکرد صدای اقیانوس رو میشنوه، همیشه این طوری بود.

 

انگار میتونست با اشیا و موجودات ارتباط برقرار کنه، گاهی تصور میکرد همش یه توهمه، اما همیشه این حس چیزی فراتر از توهم بود

صدایی در گوشش گفت: حس نمیکنی دیگه بسه؟

-چی؟

-دوتا دنیارو متحد کن

-نمیتونم! من ..

-تو تنها کسی هستی که دوتا دنیارو میفهمه، قدرتمندترین دو نژاد، مثل یه ملکه

بلند شد و بال هاشو بدون خجالت باز کردد، سرشو بالا گرفت و برای اولین بار به صورتش توی اب اقیانوس نگاه کرد

-درسته.. دیگه نمیخوام مخفی شم..

هوا روشن تر شد، پرواز کرد و همین طور که بالای سر دو نژاد درحال پرواز بود خودشو برای شروع جنگی دوباره با همشون اماده کرد

 

 

نمیدونم چرا حس میکنم دارم چرت و پرت مینویسم، ولی نیاز داشتم که بنویسم:)

Notes ۴
پست شده در Sunday, 14 Shahrivar 1400
views : ۲۰۹
Publish at : 10:30
Follow Me

شیطانی از جنس فرشتگان:)

𝑰𝒕'𝒔 𝑱𝒖𝒔𝒕 𝑻𝒉𝒆 𝑫𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 :)
شیطانی از جنس فرشتگان:)

 

فرشته ای با رگه های تاریکی دور و برش و بالهای سیاه توی کودوم جامعه جا داره؟

جامعه فرشته ها؟

جامعه شیاطین؟

خوب کسی که احتمالا از دو جامعه ترد شده توی این دنیا جایی داره؟

 

شب تاریک زمستونی درحال سپری شدن بود..

مهم نبود چقدر تلاش میکرد،‌در طول روز باید توی سفیدی برفها رگه های مشکی بالهاشو پنهان میکرد و در طول شب داخل سیاهی شب رگه های سفید بالش رو

با خودش فکر کرد

"هوم.. مشکل چیه؟ من کسیم که نباید وجود داشته باشه، ولی حالا داره،‌کسی که ترکیبی از دو نژاد و دو دشمنه، اما هنوز نابود نشده"

سرشو پایین انداخت و اروم گفت: چرا اصا من وجود دارم:)؟

به راهش ادامه داد تا به ساحل رسید، صدای موج گوش ها و باد موهاشو نوازش میداد.

حس میکرد صدای اقیانوس رو میشنوه، همیشه این طوری بود.

 

انگار میتونست با اشیا و موجودات ارتباط برقرار کنه، گاهی تصور میکرد همش یه توهمه، اما همیشه این حس چیزی فراتر از توهم بود

صدایی در گوشش گفت: حس نمیکنی دیگه بسه؟

-چی؟

-دوتا دنیارو متحد کن

-نمیتونم! من ..

-تو تنها کسی هستی که دوتا دنیارو میفهمه، قدرتمندترین دو نژاد، مثل یه ملکه

بلند شد و بال هاشو بدون خجالت باز کردد، سرشو بالا گرفت و برای اولین بار به صورتش توی اب اقیانوس نگاه کرد

-درسته.. دیگه نمیخوام مخفی شم..

هوا روشن تر شد، پرواز کرد و همین طور که بالای سر دو نژاد درحال پرواز بود خودشو برای شروع جنگی دوباره با همشون اماده کرد

 

 

نمیدونم چرا حس میکنم دارم چرت و پرت مینویسم، ولی نیاز داشتم که بنویسم:)

𝑰𝒕'𝒔 𝑱𝒖𝒔𝒕 𝑻𝒉𝒆 𝑫𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 :)

 

فرشته ای با رگه های تاریکی دور و برش و بالهای سیاه توی کودوم جامعه جا داره؟

جامعه فرشته ها؟

جامعه شیاطین؟

خوب کسی که احتمالا از دو جامعه ترد شده توی این دنیا جایی داره؟

 

شب تاریک زمستونی درحال سپری شدن بود..

مهم نبود چقدر تلاش میکرد،‌در طول روز باید توی سفیدی برفها رگه های مشکی بالهاشو پنهان میکرد و در طول شب داخل سیاهی شب رگه های سفید بالش رو

با خودش فکر کرد

"هوم.. مشکل چیه؟ من کسیم که نباید وجود داشته باشه، ولی حالا داره،‌کسی که ترکیبی از دو نژاد و دو دشمنه، اما هنوز نابود نشده"

سرشو پایین انداخت و اروم گفت: چرا اصا من وجود دارم:)؟

به راهش ادامه داد تا به ساحل رسید، صدای موج گوش ها و باد موهاشو نوازش میداد.

حس میکرد صدای اقیانوس رو میشنوه، همیشه این طوری بود.

 

انگار میتونست با اشیا و موجودات ارتباط برقرار کنه، گاهی تصور میکرد همش یه توهمه، اما همیشه این حس چیزی فراتر از توهم بود

صدایی در گوشش گفت: حس نمیکنی دیگه بسه؟

-چی؟

-دوتا دنیارو متحد کن

-نمیتونم! من ..

-تو تنها کسی هستی که دوتا دنیارو میفهمه، قدرتمندترین دو نژاد، مثل یه ملکه

بلند شد و بال هاشو بدون خجالت باز کردد، سرشو بالا گرفت و برای اولین بار به صورتش توی اب اقیانوس نگاه کرد

-درسته.. دیگه نمیخوام مخفی شم..

هوا روشن تر شد، پرواز کرد و همین طور که بالای سر دو نژاد درحال پرواز بود خودشو برای شروع جنگی دوباره با همشون اماده کرد

 

 

نمیدونم چرا حس میکنم دارم چرت و پرت مینویسم، ولی نیاز داشتم که بنویسم:)

Notes ۴
شیطانی از جنس فرشتگان:)

شیطانی از جنس فرشتگان:)

𝑰𝒕'𝒔 𝑱𝒖𝒔𝒕 𝑻𝒉𝒆 𝑫𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 :)
شیطانی از جنس فرشتگان:)

 

فرشته ای با رگه های تاریکی دور و برش و بالهای سیاه توی کودوم جامعه جا داره؟

جامعه فرشته ها؟

جامعه شیاطین؟

خوب کسی که احتمالا از دو جامعه ترد شده توی این دنیا جایی داره؟

 

شب تاریک زمستونی درحال سپری شدن بود..

مهم نبود چقدر تلاش میکرد،‌در طول روز باید توی سفیدی برفها رگه های مشکی بالهاشو پنهان میکرد و در طول شب داخل سیاهی شب رگه های سفید بالش رو

با خودش فکر کرد

"هوم.. مشکل چیه؟ من کسیم که نباید وجود داشته باشه، ولی حالا داره،‌کسی که ترکیبی از دو نژاد و دو دشمنه، اما هنوز نابود نشده"

سرشو پایین انداخت و اروم گفت: چرا اصا من وجود دارم:)؟

به راهش ادامه داد تا به ساحل رسید، صدای موج گوش ها و باد موهاشو نوازش میداد.

حس میکرد صدای اقیانوس رو میشنوه، همیشه این طوری بود.

 

انگار میتونست با اشیا و موجودات ارتباط برقرار کنه، گاهی تصور میکرد همش یه توهمه، اما همیشه این حس چیزی فراتر از توهم بود

صدایی در گوشش گفت: حس نمیکنی دیگه بسه؟

-چی؟

-دوتا دنیارو متحد کن

-نمیتونم! من ..

-تو تنها کسی هستی که دوتا دنیارو میفهمه، قدرتمندترین دو نژاد، مثل یه ملکه

بلند شد و بال هاشو بدون خجالت باز کردد، سرشو بالا گرفت و برای اولین بار به صورتش توی اب اقیانوس نگاه کرد

-درسته.. دیگه نمیخوام مخفی شم..

هوا روشن تر شد، پرواز کرد و همین طور که بالای سر دو نژاد درحال پرواز بود خودشو برای شروع جنگی دوباره با همشون اماده کرد

 

 

نمیدونم چرا حس میکنم دارم چرت و پرت مینویسم، ولی نیاز داشتم که بنویسم:)

 

فرشته ای با رگه های تاریکی دور و برش و بالهای سیاه توی کودوم جامعه جا داره؟

جامعه فرشته ها؟

جامعه شیاطین؟

خوب کسی که احتمالا از دو جامعه ترد شده توی این دنیا جایی داره؟

 

شب تاریک زمستونی درحال سپری شدن بود..

مهم نبود چقدر تلاش میکرد،‌در طول روز باید توی سفیدی برفها رگه های مشکی بالهاشو پنهان میکرد و در طول شب داخل سیاهی شب رگه های سفید بالش رو

با خودش فکر کرد

"هوم.. مشکل چیه؟ من کسیم که نباید وجود داشته باشه، ولی حالا داره،‌کسی که ترکیبی از دو نژاد و دو دشمنه، اما هنوز نابود نشده"

سرشو پایین انداخت و اروم گفت: چرا اصا من وجود دارم:)؟

به راهش ادامه داد تا به ساحل رسید، صدای موج گوش ها و باد موهاشو نوازش میداد.

حس میکرد صدای اقیانوس رو میشنوه، همیشه این طوری بود.

 

انگار میتونست با اشیا و موجودات ارتباط برقرار کنه، گاهی تصور میکرد همش یه توهمه، اما همیشه این حس چیزی فراتر از توهم بود

صدایی در گوشش گفت: حس نمیکنی دیگه بسه؟

-چی؟

-دوتا دنیارو متحد کن

-نمیتونم! من ..

-تو تنها کسی هستی که دوتا دنیارو میفهمه، قدرتمندترین دو نژاد، مثل یه ملکه

بلند شد و بال هاشو بدون خجالت باز کردد، سرشو بالا گرفت و برای اولین بار به صورتش توی اب اقیانوس نگاه کرد

-درسته.. دیگه نمیخوام مخفی شم..

هوا روشن تر شد، پرواز کرد و همین طور که بالای سر دو نژاد درحال پرواز بود خودشو برای شروع جنگی دوباره با همشون اماده کرد

 

 

نمیدونم چرا حس میکنم دارم چرت و پرت مینویسم، ولی نیاز داشتم که بنویسم:)

Notes ۴
۴ عدد کامنت تا به حال ثبت شده است
  • Fira ☆
    Fira ☆ میگه :

    گیف چقد موده

    متن چقد موده 

    همچی این وب موده 

  • 𝑰𝒕'𝒔 𝑱𝒖𝒔𝒕 𝑻𝒉𝒆 𝑫𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 :)
    𝑰𝒕'𝒔 𝑱𝒖𝒔𝒕 𝑻𝒉𝒆 𝑫𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 :) میگه :
    اخه صاحابش زیاد مودی میشه
  • زی زی گولو  بلاسم
    زی زی گولو بلاسم میگه :

    حالم بد بود با این پست ت یه جون دیگه گرفتم 

    پیوند ش میکنم با اجازه ات :)

    و ممنون :*

  • 𝑰𝒕'𝒔 𝑱𝒖𝒔𝒕 𝑻𝒉𝒆 𝑫𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 :)
    𝑰𝒕'𝒔 𝑱𝒖𝒔𝒕 𝑻𝒉𝒆 𝑫𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 :) میگه :
    اوه فکر نمیکنم پستم انقدر خوب باشه که یکی پیوندش کنه، نظر لطفتونه
  • زی زی گولو  بلاسم
    زی زی گولو بلاسم میگه :

    ولی قشنگ بود 

    من پست هام رو میخونم میگم اینا رو کی نوشته 

    واقعا من نوشتم چه باحال خخخخ

  • 𝑰𝒕'𝒔 𝑱𝒖𝒔𝒕 𝑻𝒉𝒆 𝑫𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 :)
    𝑰𝒕'𝒔 𝑱𝒖𝒔𝒕 𝑻𝒉𝒆 𝑫𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 :) میگه :
    من گاهی خودمم نمیدونم چه چرت و پرتی مینویسم، فقط حس میکنم باید بنویسم و مینویسم:/
  • زی زی گولو  بلاسم
    زی زی گولو بلاسم میگه :

    درسته نمیتونی خودت باشی اگه خودت بشی توسط جامعه طرد میشی 

    جامعه همش اونی میخواد که همیشه میخواد و براش عادیه اگه چیز عجیبی باشه نابودش میکنه ، قبول ش نمیکنه ، تردش میکنه 

     

  • 𝑰𝒕'𝒔 𝑱𝒖𝒔𝒕 𝑻𝒉𝒆 𝑫𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 :)
    𝑰𝒕'𝒔 𝑱𝒖𝒔𝒕 𝑻𝒉𝒆 𝑫𝒂𝒓𝒌𝒏𝒆𝒔𝒔 :) میگه :
    خوب انسانا همینن، منی که مینویسم و کسی که میخونه هم همینه، انسانا با اشتباهاتشنن کهه قشنگن:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">